لیکوال : عبیدالله
..
دوري و بريدن با پدران، مادران، برادران، خواهران، پدر کلانها، مادر کلانها يا بالاتر از آنها، فرزندان و فرزندان آنها يا پايينتر از آنها، کاکاها، عمه ها، ماما ها و خاله ها و فرزندان آنها، از گناهان بزرگ به شمار ميرود.
چون رابطه و صله رحم با خويشاوندان مرتبه و مقام بلندي در نزد خداوند متعال دارد لذا خداوند آنرا پيوست با نام خود در سورة النساء ذکر نموده است: )وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا(. سوره النسا ء آیه (۱)
ترجمه: (و بترسيد از ينکه پيوند خويشاوندي را گسيخته داريد ( و صله رحم را ناديده گيريد), زيرا که بي گمان خداوند سبحانه و تعالي مراقب شما است).
و در سورة الرعد قطع علاقه با خويشاوندان را پيوست با پيمان شکني و فساد در روي زمين ذکر نموده است سپس آگاهي ميدهد که سرانجام و عاقبت چنين مردمان اينست که مورد نفرين خداوند متعال قرار گرفته به سرنوشت بدي دچار خواهند شد، چنانکه خداوند متعال ميفرمايد: )وَالَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ(. سوره الرعد آیه ( ۲۵)
ترجمه: «و اما کسانيکه پيمان خدا را مي شکنند که با ايشان بسته است و پيوندي را ميگسلانند که خداوند متعال به حفظ و نگاهداشت آن دستور داده است و در روي زمين به فساد و تباهي ميپردازند، نفرين بهرة ايشان است و پايان بد جهان (که دوزخ سوزان است) آز آنِ آنان است».
به دليل آيات فوق بريدن با خويشاوندان گناه بزرگ و افترا ميباشد.
ابن حجر هيثمي کناره گيري از خويشاوندان را از گناهان کبيره شمرده است و به آيات فوق و ديگر آيات،که گناه قطع کننده را بيان داشته است، استدلال نموده است.
چگونگي قطع رابطه با خويشاوندان و اقارب:
ميتوان در نکات ذيل چگونگي قطع رابطه با خويشاوندان را بيان کرد:
1- عدم کمک و همکاري با خويشاوندانيکه محتاج و تنگدست اند.
2- سخن چيني و تفرقه افگني ميان آنان.
3- عدم ديد و بازديد و خبر گيري از آنان.
4- اشتراک نکردن در خوشي و غم آنان، شايد سالها با هم همسايه باشند و لي روزي هم از حال يکديگر نميپرسند.
5- تعليم ندادن امور ديني که به آن احتياج دارند، در حاليکه وي قادر به اينکار است.
1- دعوت ندادن گمراه و مشرکِ آنها را به دين مقدس اسلام.
تحقيرنمودن و اعلان بيزاري از آنها در مجالس عامه بخاطر فقير بودن آنها يا به سبب ديگري
اموريکه باعث قطع علاقه ميان خويشاوندان ميشود
1- ندانستن عواقب بديکه از کناره گيري با خويشاوندان ببار می آيد.
چنانکه ندانستن فضايل و خوبيهاي که در دوستي و محبت ميان اقارب است. اينهمه منجر به بريدن و ترک آنان ميگردد.
2- ضعف تقوي و پرهيزگاري نيز باعث قطع علاقه ميان خويشاوندان ميگردد زيرا شخص بي تقوا در مسايلي که خداوند متعال امر نموده است بي اعتنا بوده انتظار پاداش اخروي را نداشته ،از عواقب وخيم قطع رابطه با اقارب هراسي ندارد.
3- کبر: بعضي مردمان اگر به منصب يا مقام بلندي دست يابند و يا ثروتمند و سرمايه دار گردند، خويش را بر اقارب و نزديکانش بلند ميشمارد، و گمان ميکند که وي عاليقدر و محترم است، بايد ديگران نزد وي بيايند و از حال و احوالش بپرسند.
4- جدايی و دوري طويل المدت با اقارب از دوستي و محبت ميان آنان کاسته، به تنهايي عادت ميگيرند تا اينکه رفته رفته به بريدن و ترک يکديگر منجر ميشود.
5- بعضي مردمان عادت دارند اگر کسي از اقارب ايشان بعد از مدت درازي به ديدن شان بيايد وي را ملامت نموده با سخنان سخت و نادرست از او پذيرايي ميکند، اينچنين کار باعث نفرت و انزجار جانب مقابل گرديده شايد در آينده از ترس سخنان زشتش به ديدنش نيايد. از اينجا قطع علاقه و جدايي ميان خويشاوندان رخ ميدهد.
6- تکلف بيش از حد و بي مورد: بعضي بر آنست، اگر کسي از خويشاوندانش به ديدنش بيايد، در پذيرايي و استقبال آنان تکلف بيش از حد نموده، پول زيادي را بمصرف ميرساند و خود را خساره مند مينمايد شايد هم شخصي تنگدستي باشد، از اينجاست که خويشاوندانش از رفتن به خانه او کاسته البته به بيم اينکه او را مبادا در تنگناه و مخاطره اقتصادي واقع نسازند.
7- بخيلي: بعضي مردم اگر خداوند متعال بر ايشان مال و ثروت را ارزاني نمايد،از خويشاوندان و اقارب خويش در فرار شده کناره گيري ميکنند، زيرا اينچنين اشخاص در هراس هستند که مبادا کسي از اقارب ايشان چيزي از آنان بخواهد، به اين ملحوظ جدايي و قطع رابطه ميان ايشان ايجاد ميگردد.
پس چه سودي است در ثروت دارايي که خويش و اقارب از آن مستفيد نشوند؟
8- بي توجهي با مهمانان: بعضي مردم از خويشاوندان و مهماناني که وارد منزلش ميشوند استقبال درست ننموده با دل سردي و بي توجهي با آنان صحبت ميکنند, شايد به سخنان آنان گوش ندهند و از تشريف آوري آنها سپاسگذاري نکرده چنين وا نمود می کنند که آمدن آنها مورد پسند نبوده خسته کننده ميباشد، اينکار باعث ميگردد تا دوستان و اقارب از ديدنش صرف نظر کنند.
9- زشتي و بد رفتاري بعضي از زنان: بعضي از خانواده ها دچار زنهاي بد خلق و بي عاطفه ميشوند، اينچنين زنها تحمل آنرا ندارند تا کسي از اقارب و دوستان به ديدن آنها بيايند، اصلا نميخواهند شوهران شان کسي را به خانه دعوت دهند و يا رفت و آمدي در ميان آنها باشد، و اگر کسي هم به خانه ايشان بيايد روية خوب نميکنند و بدينترتيب قطع رابطه ميان اقارب صورت ميگيرد. چنانکه بعضي از شوهران اختيار وصلاحيت امورخانه را به خانم ايشان ميدهند تا وی تصميم بگيرد که با کدام فاميل رفت و آمد و دوستي کنند و با کی قطع رابطه کنند، و شوهربدون داشتن کدام موقف درست تابع و منقاد زن شده برنامه هاي خانم را بدون در نظر داشت عواقب آن در ساحه عمل پياده ميکند که اينگونه تابع بودن به زن عواقب خوب نداشته احياناً در بعضي خانواده ها باعث قطع رابطه شوهر با پدر و مادرش ميگردد.
10- فراموش کردن اقارب در محافل خوشي:
بعضي از خانواده ها هرگاه پروگرام هاي خوشي و يا محافل عروسي و يا مهمانيهاي داشته باشند خويشاوندان، اقارب و دوستان خود را بوسيله کارت يا بذريعه تيليفون و يا هم زباني به محفل شان دعوت مينمايند، لکن احيانا در بعضي ازين موارد يگان دوست سهوا فراموش ميشود, و اگر شخص فراموش شده مرد بي حوصله يا عصباني يا بدگمان و يا ضعيف النفس باشد اين فراموشي را تحقير و بي اعتنايي به شخصيت خويش دانسته بلاخره اين گمان ها وي را به قطع روابط با اقارب مي کشاند.
11- حسد و بد خواهي: گاهي هم ديده ميشود شخصي را که خداوند متعال ثروت، علم و دانايي، مقام و منزلت عالي عطا ميفرمايد، يا اينکه محبت و دوستي اش را در دلهاي مردم جاه گزين ميکند، و يا اينکه خدمتگار و دلسوز به خويش و اقارب ميباشد بلا فاصله بعضي متشبثين با وي درِ عداوت و حسادت را باز نموده در پي مشکوک کردن شخصيت وي شده فضاي صفا و صميميت را ميان وي و ديگران مضطرب و آشفته ميسازد.
12- بي صبري و عدم تحمل با اقارب: بعضي مردم تحمل جزوي ترين مسأله را از اقارب خويش ندارند، آنان کوچکترين واندکترين لغزش يا سهو و خطا يا ملامتي يکي از اقارب را وسيله و بهانه اي براي قطع روابط گرفته مناسبات و علاقات خود با آنان را می گسلاند.
13- مزاح هاي خارج از چوکات و شوخي هاي بي حد وبيجا: مزاح و شوخي بي مورد وبيجا پيامد هاي بدي در دنبال دارد, شايد شخصي سخن توهين کننده را در مجلسي بگويد که بر شخص مخاطب تاثير منفي نموده او را احساساتي نمايد و سبب بغض و کينه ميان آنان گرد، اکثرا اينچنين ناراحتي ها در جمع شدن اقارب صورت ميگيرد.
14- واقع شدن طلاق وعکس العمل اقارب: طلاق نيز يکي از اسباب عمده واساسي کدورتها ميان خانواده ها ميباشد، که بيشتر سرچشمه آن امور کوچک خانوادگي و سوء تفاهم بين زوجين است که سبب قطع روابط خويشاوندان ذي ربط ميگردد.
15-شراکت ميان خويشاوندان: شايد هم گاهگاهي بعضي از برادران يا اقارب و دوستان برنامه هاي تجارتي را ميان هم طرح نموده بکار آغاز نمايند که معمولا در ابتدا اصول و شرائط مربوط به کار را بطور واضح بيان نميکنند، زيرا گمانهاي نيک و علاقات اجتماعي و قرابتيکه ميان آنها وجود دارد آنها را از ذکر شروط وا ميدارد ايشان در ابتدا مسأله را عادي و سهل جلوه ميدهند و هر کدام از طرفهاي معامله از خود گذشت نشان ميدهند, ولي هنگاميکه تجارت ايشان رونق و وسعت ميگيرد، آهسته آهسته بد گمانيهاي در بين پيدا ميشود که بلاخره به مخالفت و دشمني مي انجامد، بيشتر اينگونه پرابلمها ميان شرکای پول دوست، مستبد الراي و بي تقوا وخدا ناترس واقع ميشود، روی هم رفته جار و جنجالها اضافه شده روابط تيره و برهم ميخورد و ميان دوستان جدايي و قطع روابط صورت ميگيرد و خصومتها روز بروز بيشتر شده و دعواي شان به محاکم ميرسد و منفور و ملامت همه ميشوند. خداوند متعال ميفرمايد: )وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ..( سوره ص آیه (۲۴)
ترجمه: « بسياري از شريکان و آميزگاران و کساني که با يکديگر سر و کار دارند، نسبت به همديگر ستم روا ميدارند، مگر آنانيکه واقعا مومنند و کارهاي شايسته ميکنند، ولي چنين کساني هم بسيار کم و اندک هستند».
16- نزديکي خانه هاي خويشاوندان: گاهي هم نزديکي منازل اقارب باعث نفرت و قطع رابطه ميان آنان ميگردد، از حضرت عمر t روايت است که وي فرموده است: ( به مردماني که با هم قرابت دارند بگوييد تا با يکديگر ديد و بازديد نمايند ولي با هم همسايه نشوند) .
اکثم بن صيفي ميگويد: (خانه هايتانرا از هم دور سازيد, محبت و الفت تان را با هم نزديک نماييد).
نزديکي خانه هاي خويشاوندان باعث مشکلات ميگردد، مثلا کشمکش هاي که ميان فرزندان شان رخ ميدهد, شايد جنجال ها را ميان خانواده ها بکشاند و هر خانواده فرزند خود را بيگناه معرفي ميکند، از اينجا دشمني وعداوت و قطع رابطه صورت ميگيرد.
17- تأخير در تقسيم ترکه يا ميراث: بعضي مردمان در مورد تقسيم ميراث سهل انگاري نموده عواقب بد آنرا در نظر نميگيرند. هر قدر تقسيم ميراث تأخير گردد و دير زماني بر آن بگذرد، به همان پيمانه عداوت و آشفتگي ها ميان اقارب افزايش ميآبد. ديده ميشود شخصي حق خويش را مطالبه ميکند تا وضع زندگي خود را خوبتر سازد، ديگري ميميرد و بازماندگانش در شناخت حقوق شان در مشکلات واقع ميشوند, وکيل ها نيز کوشش ميکنند تا بهره اي ازاين حقوق را صاحب شوند. بدگمانيها نيز در اينچنين موارد پيدا ميشود، امور برهم و درهم شده،اوضاع ميان اقارب متشنج ميگردد و سر انجام جاي دوستي و محبت را دشمني و عداوت گرفته، جدايي و کناره گيري ها پيدا ميشود.
18- مشغوليت بيش از حد در امور دنيوي: بعضي ها آنقدر با دنيا دل ميبندند و دنبال آن ميروند که همه خويش و اقارب را به باد فراموشي ميدهند و وقتي نمي يابند تا از آنها خبري يا احوالي داشته باشند، اينچنين تشنگي به دنيا و مشغول شدن به آن، همه روابط دوستي و محبت ميان اقارب را از بين ميبرد.
اطلاعیه پوهنتون کابل
خبرتیا!
د نوروز لمانځنې د مخنوي په اړه خبرتیا
د کندهار پوهنتون خبرتیا
د لوړو زده کړو سرپرست وزیر د کابل پوهنتون له استادانو سره وکتل
بااحساسه محصلين | اسلامی، علمي، روزنيزه او ناپیلې خپلواکه ویب پاڼه
© Copyright 2021, All Rights Reserved | Contact us at: muhassileen@gmail.com.